• اساسنامه “وحدت چپ ایران”/پیشنهاد منوچهر مقصودنیا

• اساسنامه “وحدت چپ ایران”
o نام “وحدت چپ ایران”
• در متن در همه جا و.چ.ا.
فصل اول:منش ودیدگاه
• و.چ.ا. از وحدت ۳ سازمان چپ ایران ( اتحاد فدائیان خلق ایران؛ شورای موقت سوسیالیست های ایران؛ سازمان فدائیان خلق ایران ــ اکثریت و جمعی از کنشگران چپ، در کنگره مشترک ( مورخ ….. ) بوجود آمد.
• و.چ.ا. تشکل داوطلبانه افرادی با باورهای متفاوت است که چارچوب کلی منشور و.چ.ا. را پذیرفته و آمادگی دارند با پایبندی به اساسنامه برای تحقق اهداف برنامه‏ای در و.چ.ا. فعالیت کنند. عضویت درو.چ.ا.، استعفا وکناره گیری ازآن با درخواست کتبی امری آزاد و داوطلبانه است. ادامه خواندن Continue reading

اساسنامه “وحدت چپ ایران”/ پیشنهاد مانی

توضیحات:
١-این اساسنامه طرح مناسبى براى یک تشکل غیر حزبى با حد معینى از سازماندهى است که براى فعالیتهاى روزمره یک تشکل با این خصوصیات ضرورى است. محور اصلى ان، مشارکت هر چه بیشتر اعضا در سیاست گذارى ها مى باشد. کوشش شده فرمولبندی ها طورى انتخاب شوند که بیشترین وفاق ممکن حول این طرح صورت گیرد.
شاید بتوان گفت این اساسنامه یک راه میانه است که هم نظرات طرفداران یک تشکل غیر حزبى و جنبشى را مورد توجه قرار داده و هم نظرات دوستانى که موافق یک تشکل حزبى هستند. ادامه خواندن Continue reading

نگاهی به وضعیتِ وخیمِ اقتصادی مردم در ایران و جهان /فرامرز دادور

نگاهی به وضعیتِ وخیمِ اقتصادی مردم در ایران و جهان
اکثرِ توده های کارگری و زحمتکش در ایران و جهان همواره خواهان ایجاد جامعه ای عاری از استثمار و انواع ستمهای اجتماعی و مبتنی بر روابط همبستگی آور و صلح آمیز بوده اند. آزادی، دمکراسی، برابری اجتماعی و عدالت اقتصادی به مثابهِ موازینِ تکامل یابندهِ دمکراتیک، از جمله ارزشهای بنیادینِ سوسیالیستی را برای ایجاد این جامعه انسانی تشکیل میدهند و جنبشِ چپِ جهانی برای استقرار آن تلاش میکند. بدین خاطر، فعالان و تشکل های سوسیالیستی در ایران نیز در راستای تلاش برای نفی استبدادِ سیاسی و مناسبات استثماری سرمایه داری و برای کمک به ایجاد جامعه ای آزاد و عادلانه مبارزه میکنند. امروزه در ایران و جهان ناهنجاریهای عظیم اجتماعی و از جمله تجاوزات و فجایع نظامی، ستمگریها و ناعدالتیهای اقتصادی، فقر و محرومیت، تبعیضات جنسیتی، مذهبی و ملیتی و همچنین تخریب محیط زیست در کنارِ بحرانهای بسیارِ دیگری در زندگی مردم حضور دارند که علت اصلیِ آن سیطرهِ سرمایه داری (روابط کالائی/سیستمِ ارزش و کارمزدی و مالکیت خصوصی بر ابزار و فعالیتهای اساسی اقتصادی) و نبود سوسیالیسم یعنی سازماندهی جامعه بر اساسِ دمکراسی واقعی در عرصه سیاسی (مشارکتِ برابرگونه و مستقیم/غیر مستقیمِ مردم در اداره جامعه) و در حیطه روابطِ اقتصادی/اجتماعی (استقرارِ عدالت، برابری، همبستگی و روابطِ غیر ستمگرانه و متناسب با نیازهای حیاتی تمام مردم) میباشد. ادامه خواندن Continue reading

گزارش گروه کارساختار و اساسنامه

گزارش گروه کارساختار و اساسنامه
گروه کار ساختار و اساسنامه در دسامبر ۲۰۱۳ با هشت عضو- از هر جریان دو نفر -تشکیل گردید. گروه هر دو هفته یکبار جلسات منظمی برگزار کرده و در گام نخست آئین نامه خود را تهیه و تصویب نمود. مهمترین اقدام این گروه در همان شروع کار تعیین گره های مهم اساسنامه ای بود تا بحث ها بتواند روی مسائل مهم ساختاری متمرکز شود. پس از مشخص شدن این گره ها و ارسال آن برای فعالان پروژه، گروه کار طی فراخوانی از فعالان در خواست کرد نظرشان را برای اصلاح، تدقیق و تکمیل ارائه نمایند. اولین نشست پالتاکی با فعالان پروژه در تاریخ ۲۷ آوریل ۲۰۱۴ با تمرکز بحث روی گره های اساسنامه ای برگزار گردید. گزارش این نشست به شکل مکتوب در سایت وحدت چپ منتشر شد. ادامه خواندن Continue reading

اعلامیه مشترک پشتیبانی از ایستادگی کارگران در مقابل تعرض به قوانین حمایتی

اعلامیه مشترک
پشتیبانی از ایستادگی کارگران در مقابل تعرض به قوانین حمایتی

عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در صدد الحاق مواد ١۶ و ١٧ به ” لایحه  رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور” هستند. این لایحه توسط دولت روحانی به مجلس ارائه شده است. در صورت تصویب پیشنهادهای نمایندگان، مواد ۷، ۱۰، ۲۱ و ۲۷ قانون کار تغییر کرده و ملاحظات قانونی ناظر بر امنیت شغلی کارگران در قراردادهای کار، بە زیان کارگران و افزایش اختیارات کارفرمایان دگرگون و بە تبع آن، امکان فعالیت صنفی و سندیکایی در محل های کار عملا بیش از پیش دشوار خواهد شد. ایستادگی کارگران و تجمع آن ها در مقابل مجلس، موجب شد که دولت و مجلس عقب نشینی کرده و بە پیشنهاد علی لاریجانی، مادە الحاقی ١۶ مجلس برای بررسی بیشتر بە کمیسیون مشترک مجلس فرستادە شد.

این تبصره‌ قرار است به ماده قانونی قراردادهای کار (ماده ۷ قانون کار) افزوده شود: “قراردادهای با بیش از ۳۰ روز باید بصورت کتبی و در فرم مخصوص که توسط وزارت کار در اختیار طرفین قرار می‌گیرد باشد.” به گفته کارگران تصویب این تبصره موجب خواهد شد که کارفرمایان دیگر قرارداد کتبی نبندند. این امر موجب خواهد شد که طول عمر قرارداد‌ها به طور اتوماتیک حداکثر به ۳۰ روزه کاهش یابد و کارفرمایان هر زمان که اراده کنند می‌توانند کارگر را اخراج و حداکثر خسارت اخراج به کسری از ۳۰ روز را پرداخت کنند.

به گفته کارگران، مجلسیان می خواهند بندی به ماده ۲۱ قانون کار که به شرایط خاتمه قرارداد کار می‌پردازد، بیافزایند که پایان قرارداد کار را به “تغییرات ساختاری در اثر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تغییر خط تولید، تغییر نوع محصول با لزوم تغییرات گسترده در فناوری مطابق با مفاد ماده ۹ قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل و نوسازی صنایع کشور” پیوند زده که در صورت تشخیص هر یک از موارد فوق از سوی کارفرما، امکان تعدیل و اخراج گسترده کارگران امکان پذیر می‌شود و هیچ مرجعی امکان رسیدگی نخواهد داشت. کارگران می‌گویند با تصویب این بند ما باید شاهد بیکاری گسترده کارگران در واحدهای بزرگ صنعتی و تولیدی باشیم که این امر همه کارگرانی که دارای قرارداد دائم هم هستند در برمی گیرد.

بر خلاف آنچە ادعا می شود هدف از تغییرات در قانون کار، نە رفع موانع تولید بلکە سلب بازمانده های دستآوردهای کارگران، از میان برداشتن حقوق سندیکائی کارگران و سپردن حق حیات و ممات کارگران بە دست کارفرمایان است. هدف از این تغییرات، رفع محدودیت ها و شروط در قانون کار است کە اختیار کارفرمایان برای اخراج کارگر را تا حدودی مشروط می کنند.

تصمیم بە تغییر تعداد دیگری از مواد حمایتی قانون کار در شرایطی در دستور کار مجلس قرار گرفتە کە اعتراضات و اعتصابات کارگری به خاطر نارضایتی شدید کارگران از فقدان امنیت شغلی، بیکاری، دستمزدهای ناچیز، سرکوب تشکل های کارگری و بازداشت و اخراج فعالین و سازمانگران حرکت های اعتراضی، عدم پرداخت بە موقع دستمزدها، تغییر مواد حمایتی و نیمە حمایتی قانون کار بە سود کارفرمایان، در سراسر کشور وسعت گرفته است. وسعت و شتاب گیری اعتراضات و اعتصابات کارگران بە رغم بازداشت دە ها نفر از سازمانگران آنها و اخراج صدها کارگر، نشان می دهد کە طبقە کارگر مصمم است در مقابل تعرض لجام گسیختە کارفرمایان و دولت بایستد و نقشە آن ها برای بردە کردن کارگران را نقش برآب سازد.

همانگونە کە اعتصاب ٨ روزه کارگران ایران خودرو مدیریت آن را به تسلیم در مقابل مقابل مطالبات کارکران واداشت، تداوم و گسترش اعتصابات می تواند مجلس، دولت و کارفرمایان را به عقب نشینی های بیشتر مجبور سازد.

ما تلاش کارفرمایان، مجلس و دولت برای از میان برداشتن باقی مانده مواد حمایتی قانون کار و پایمال سازی حقوق سندیکایی کارگران و مزدبگیران را محکوم و از ایستادگی کارگران در مقابل تعرض به قوانین حمایتی پشتیبانی می کنیم. تداوم و گسترش اعتراضات و اعتصابات، همبستگی و سازمانیابی، مهمترین و موثرترین حربه کارگران برای دستیابی بە حقوق شان است. تنها در پرتو مبارزات سازمان یافتە و همبستگی کارگران و مزدبگیران، می توان از قوانین حمایتی حراست نمود و آنها را توسعە و ارتقاء بخشید.

سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران
جمعی از کنشگران چپ

٣٠ دی ١٣٩٣ (٢٠ ژانویه ٢٠١۵)

میزگرد، گفتگو، پرسش و پاسخ پیرامون پروژه وحدت چپ

میزگرد، گفتگو، پرسش و پاسخ
پیرامون پروژه وحدت چپ
در این میز گرد، فعالان پروژه وحدت چپ، صاحبنظران و کنشگران سیاسی جوانب مختلف این پروژه را مورد تدقیق، نقد و بررسی قرار خواهند داد.

از همه علاقه مندان به جنبش چپ دمکرات در کشورمان
دعوت می کنیم که در این گردهمایی شرکت کرده و با طرح نقطه نظرات خود در این مباحث مشارکت داشته باشند.

زمان روز شنبه ۲۰۱۵٫۰۱٫۳۱
ساعت ۱۳٫۰۰ تا ۱۷٫۰۰
مکان: فولکت هیوس هامارکولن
Folkets Hus i Hammarkullen

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد پروژه وحدت چپ می توانید به لینک زیر مراجعه کنید:

http://vahdatechap.com/

و یا با شماره تلفن های زیر تماس بگیرید:
محمود عبدی ۰۷۰۷۳۴۴۱۳۰
حجت نارنجی ۰۷۶۰۵۲۹۲۲۲

سازمان فداییان خلق ایران ـ اکثریت
حوزه غرب سوئد

پروژه “شکل دهی تشکل بزرگ چپ ایران” با جدیت پیش می رود

پروژه “شکل دهی تشکل بزرگ چپ ایران”
با جدیت پیش می رود
از تاریخ اعلام فراخوان ( ۲۳ ژوئن ۲۰۱۳) برای وحدت بخشی از جریانات چپ تا امروز یکسال و نیم گذشته است. بحث هایی که در ارتباط با پروژه “تشکل بزرگ چپ” در این مدت بین سه جریان، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران و تعدادی از فعالان منفرد، که تحت نام کنشگران چپ، حضور دارند، جریان داشته است، قرار است در خلال ماه های آتی به صورت طرح اسناد به طرفهای چهارگانه ارائه شوند و در صورت پذیرش آنها با برگزاری کنگرۀ وحدت در تابستان ۲۰۱۵ به سرانجام برسد.
سازماندهی این پروژه توسط نمایندگان چهار طرف پروژه، با حقوق برابر، در گروهی به نام “گروه کار تدارک و سازماندهی” پیش می رود. این گروه برای پیشبرد پروژه، سه گروه کار نظری برنامه ای، گروه کار استراتژی سیاسی و گروه کار ساختار و اساسنامه تشکیل داد. برای تدارک این پروژه دهها مطلب پیرامون مسائل سیاسی و نظری و تشکیلاتی منتشر گشته و جلسات متعددی، از جمله سه کنفرانس حضوری برگزار شده است. به رغم اینکه مذاکرات اولیه در ارتباط با این پروژه –دوره پیش از اعلام فراخوان- مدت زمانی نسبتا طولانی به درازا کشید، اما پس از اعلام فراخوان، وطایف مطابق نقشه راه که حول آن توافق شده بود، پیش رفته است. طول دوره زمانی برای به سرانجام رسیدن این پروژه، دو سال در نظر گرفته شده است.
پیشرفت کارها تا کنفرانس سوم در نشریات و برخی رسانه ها بازتاب یافته و در اختیار علاقمندان پروژه قرار گرفته است. با گذشت زمان به خصوص پس از کنفرانس سوم نگاه به این پروژه با حساسیت بیشتری توسط علاقمندان دنبال شده است. این حساسیت، نه صرفا به دلیل اشتراکات، بیشتر به خاطر یافتن روش دموکراتیکی برای برخورد با تفاوت هاست که ایجاد شده است. از اینرو هم بر شفافیت و دیدن و رعایت حقوق گرایشات متفاوت تاکید وجود دارد و هم بر اهمیت داشتن پایه های مشترکی که بر اساس آن بتوان در ظرف مشترکی فعالیت سیاسی نمود، تاکید می شود. ارزیابی ما از این دوره یکساله و نیم فعالیت این است که در مجموع اولا نوع نگاه چه در فعالان پروژه و چه افراد پیرامون نسبت به این پروژه مثبت تر شده است. ثانیا مساله وحدت به مساله جدی نیروها تبدیل شده و چه مخالفان و چه موافقان و چه نیروهای مردد حساس تر سرنوشت پروژه را دنبال می کنند.
پس از کنفرانس حضوری سوم در پایان ماه نوامبر ۲۰۱۴، گروه تدارک و سازماندهی، برای تدارک مضمونی نشست حضوری چهارم، “گروه کار منشور” را تشکیل داد. وظیفۀ اصلی گروه کار منشور کاستن از تعداد منشورهای ارائه شده در همکاری و توافق با پیشنهاد دهندگان آنها و تنظیم پروتکلی از اشتراکات و افتراقات است. گروه کار منشور می کوشد با همکاری نویسندگان از تعدد منشورها بکاهد و همچنین پس از نهائی شدن منشورها، اشتراکات و اختلافات را تنظیم کرده آن را به چهار جریان ارائه نماید.
ترکیب افراد گروه کار منشور با توافق اعضای دو گروه کار استراتژی سیاسی و گروه کار نظری برنامه ای، از گرایشات مختلف و از هر جریان (۴ طرف پروژه) دو نفر به وجود آمده است که به همراه گروه کار اساسنامه وظیفه تدارک مضمونی نشست آتی را نیز عهده دار است. این گروه تحت مسئولیت و نظارت گروه کار تدارک و سازماندهی به وظایف خود خواهد پرداخت. آنچه که به عنوان اصل در ترکیب گروه کار منشور و روش انجام وظیفه آن مورد تاکید بوده است اولا اصل قرار دادن برخورد دموکراتیک در رابطه با چهار نیرو و ثانیا رعایت حقوق برابر گرایشات بوده است. با شروع فعالیت گروه کار منشور، دو گروه کار نظری برنامه ای و گروه کار سیاسی حاصل کارشان را در اختیار گروه کار منشور قرار داده و فعالیتشان خاتمه یافته است.
چهارمین نشست حضوری این پروژه، در ماه فوریه برگزار خواهد شد. بحث و گفتگو پیرامون منشورها و طرح های مربوط به ساختار و اساسنامه در دستور کار نشست است. پس از این نشست حاصل کار گروه های کار در اختیار چهار نیروی متشکله پروژه قرار می گیرد. پیش از کنگره مشترک، منشور و یا منشورها توسط چهار نیروی پروژه مورد بررسی قرار می گیرد و در صورت توافق، کنگره مشترک –موسسان- فراخوانده می شود.

اکنون گروه کار منشور تشکیل شده و تلاش برای کاستن از تعداد منشورها با توافق نویسندگان آنها آغاز شده است. نشست چهارم دو تم اصلی خواهد داشت. موضوع نخست، بحث پیرامون منشورها، اشتراک و تفاوتها خواهد بود. این بخش از جلسه به صورت سمینار برگزار می شود. در این سمینار فرصت بیشتری به ارائه دهندگان منشورها داده می شود. بخش دوم نشست به موضوع ساختار و اساسنامه اختصاص خواهد داشت که به شکل کنفرانس برگزار می شود. در این بخش همه شرکت کنندگان می توانند با فرصت برابر در مباحث مشارکت کنند. در رابطه با اساسنامه تا کنون چند طرح آماده شده که برای اطلاع فعالان و علاقمندان به این پروژه، منتشر شده اند.
چالش عملی اصلی پروژه، پس از برگزاری نشست فوریه، این است که برای تدارک کنگره مشترک زمان کافی وجود ندارد. سازماندهی اجرائی یک کنگره در فاصله چند ماه بسیار دشوار است. از اینرو گروه تدارک و سازماندهی در نظر دارد از هم اکنون مقدمات اجرائی کنگره را در دستور کار خود قرار دهد و برای برگزاری موفقیت آمیز آن اقدامات لازم را انجام دهد. طبعا مجموعه طرحهای نظری، سیاسی و تشکیلاتی که تا پایان ماه فوریه تهیه می شود به عنوان تدارک مضمونی کنگره مشترک، در اختیار شرکت کنندگان در کنگره قرار می گیرد و همچنین برای دخالت همه فعالان سیاسی و اظهار نظر پیرامون آنها به شکل علنی نیز، در رسانه ها منتشر خواهد شد. این نوید، حاوی دشواریهای خود نیز هست، زیرا نظرات داده شده، خاصه نظرات فعالان پروژه روی طرح اسناد، باید به سرعت مورد رسیدگی قرار گیرند و طرحهای نهائی شدۀ اسناد نهایتاً تا پایان مارس برای تصمیم گیری در اختیار طرفهای پروژه قرار گیرند
گروه تدارک و سازماندهی بر سنگینی وظیفه ای که بدوش دارد، واقف است. اما تردید هم نداریم که این بار سنگین، در صورن مشارکت فعال اعضا و علاقمندان این پروژه و رعایت موازین دموکراتیک، به مقصد خواهد رسید.
گروه تدارک و سازماندهی
۶/۱/۲۰۱۵

نگاهی به سیاستهای امپریالیستی و وظایفِ چپ/فرامرز دادور

نگاهی به سیاستهای امپریالیستی و وظایفِ چپ
دفاع از جنبش دمکراتیکِ ایران جهت دست یابی به دمکراسی و عدالت اجتماعی/اقتصادی در ایران، با فعالیتهای بین المللی در راستایِ پشتیبانی از مبارزات مردمِ جهان برای دستیابی به حق تعیین سرنوشتِ خود در ارتباط تنگاتنگ میباشد. امروزه سیاستهای استثمارگرانه از جانبِ موسسات عظیمِ سرمایه داری در جوامع دنیا، در پرتوِ شیوه ها و رویکردهای مدرن تر و پیشرفته تر انجام میگیرند. در ۳۰ سال گذشته که سرمایه داری در سطح دنیا با بحران های ادواری و ساختاری ( تشدیدِ تضادها و گسستِ موازنه بین حوزه های تولید، توزیع و مصرف، اشباح و ظرفیت ناپذیریِ اقتصاد برای جذب سرمایه، تنزل در سودآوری و افزایشِ برگشت ناپذیر در سطح بیکاری) روبرو گشته و سرمایه به شعبات مختلف اقتصادی (ب.م. صنایع خدمات و نظامی) و بویژه بخش مالی روی آورده بود، ادامه خواندن Continue reading

منشور وحدت چپ و برخی ذهنیگری های ما/ محمد اعظمی

منشور وحدت چپ و برخی ذهنیگری های ما
محمداعظمی
بحث پروژه وحدت چپ که چند سالی است بین سه جریان، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و تعدادی از فعالان منفرد، که تحت نام کنشگران چپ، حضور دارند، شروع گردیده، قرار است در تابستان ۲۰۱۵ یعنی حدود هفت ماه دیگر به سرانجام برسد. تا کنون جلسات متعددی، از جمله سه کنفرانس حضوری برگزار شده است. در کنفرانس سوم، منشور نظری در دستور قرار داشت و در ارتباط با آن، هفت منشور ارائه شده بود. به ابتکار نادر عصاره اشتراکات، تفاوت ها و ابهامات آنها جمعبندی و منتشر شده اند. نگاهی به این جمعبندی، برای کسانی که در این طیف برای وحدت تلاش می کنند، امیدوار کننده است. ادامه خواندن Continue reading

مصاحبه با اقای قادر تمیمی ازفعالین چپ در کنفرانس حضوری پروژه وحدت چپ

پایانی بر دوران «اتمیزاسیون» باید [۱]

پیش از پاسخ به سئوال‌های طرح شده، رفیق قادر نگاه خود را به وحدت چپ و علت حضورش در پروژه‌ی وحدت را این‌گونه توضیح داد:

من یکی از علاقه‌مندان به بزرگ شدن سازمان‌های چپ هستم، چون تصورم بر این است که باید یک‌جایی نقطه‌ی پایانی بر دوران «اتمیزاسیون» گذاشته شود. و با توجه به شناختی که از مجموعه‌ی جریانات چپ دارم، فکر می‌کنم تعدد جریانات چپ نسبت به مواضع موجود خیلی زیاد است. به این معنا که ده‌ها سازمان سیاسی سه چهار گرایشی که در طیف چپ وجود دارد را نمایندگی می کنند. پس خیلی بهتر خواهد بود که هر گرایش را یک سازمان نمایندگی کند که ما از این وضعیت اسف‌بار خارج شویم. پس از این منظر هست که من مشتاقانه روندی را که این سه جریان و کنش‌گران منفرد دنبال می‌کنند خیلی مثبت ارزیابی می کنم و آرزو می کنم که هرچه زودتر این وحدت تحقق پیدا کند زیرا هم به نفع جنبش چپ است و هم به نفع جنبش عمومی. در شرایطی که یک چپ قدرت‌مند، بزرگ و تاثیرگذار در جنبش عمومی سیاسی مداخله کند، قطعا تاثیرات آن، هم برای چپ بیشتر خواهد بود و هم کمک بسیاری به جنبش عمومی خواهد کرد؛ به ویژه در شرایط که کشور ما و با توجه به قدمت و سابقه‌ی چپ که همواره در اوضاع و احوال سیاسی ایران نقش داشته است.

رفیق قادر با توجه به علاقه مندی‌تان به امر وحدت و با توجه با تمرکز نشست حاضر روی افتراقات و اشتراکات، نگاه شما به اختلافات و نقاط اشتراک نیروهای دخیل در پروژه چگونه است و اساساً نگرش‌تان به ادامه‌ی این پروژه چیست؟

این که اشتراکات یا افتراقات در جنبش چپ به طور عمومی در چه حدی است، با وضعیت نیروهای دخیل در این پروژه متفاوت است. این سه جریان موجود (همراه با کنش‌گران) قطعا اشتراکات و افتراقاتی دارند و خود نیز آن را بیان کرده اند. به نظر من اشتراکات روشن است و روی نکات خیلی دقیق و اساسی نیز انگشت گذاشته اند؛ از جمله عبور از جمهوری اسلامی و نفی آن در کلیت خود. هیچ گرایشی در این سه جریان وجود ندارد که امید داشته باشد که جمهوری اسلامی ممکن است فرارویی کند به یک جمهوری دمکراتیک. علاوه بر این، در رابطه با معضلات امروز جامعه‌ی ایران، یعنی اعتقاد به جدایی دین از دولت، استقرار جمهوری و… اشتراک نظر وجود دارد که از نکات مثبت است. نقطه اشتراک دیگر نگاه به حقوق بشر است که تا آن‌جا که من شناخت دارم هیچ گرایش و هیچ سازمانی در این مجموعه اعتقاد ندارد که با حقوق بشر باید به سیاق گذشته برخورد کرد و بی تفاوت بود.

اما جنبه های افتراق، به نظر من، بیشتر در تاکتیک‌ها هستند تا استراتژی. تاکتیکی از این منظر که روی چگونگی ارزیابی از این حاکمیت یا این‌که چگونه می شود در تحولات سیاسی جاری مداخله کرد، تاکتیک های متفاوتی مطرح می شوند. اگر از منظر سیاست ورزی به قضایا نگاه کنیم، شخصا فکر می کنم این حد از اختلافات، مثلاً چگونگی برخورد نسبت به بخشی از حاکمیت نظام و یا دولت اجرایی آقای روحانی، جزو تاکتیک‌ها هستند و با راه کارها و ساختارهای معین حزبی می شود راه‌حل هایی برای این مسائل پیدا کرد. نباید نگران اتخاذ تاکتیک‌های متفاوت در این زمینه‌ها بود. کما این‌که چگونگی برخورد با حاکمیت معضلی است که در هر سه جریان وجود دارد؛ حالا در برخی از آن ها کم‌تر و در برخی بیشتر. ما می بینیم که همواره سر بزنگاه هر انتخابات، در هر سه جریان دو گرایش وجود دارد. همین اختلاف در یک حزب بزرگ هم می‌تواند وجود داشته باشد. از این منظر من فکر می کنم در مورد اختلافات، اگر انسان بخواهد مسئولانه و جدی برخورد کند جای نگرانی وجود ندارد . باید بگویم که من افتراق دیگری نشنیدم که بخواهد خیلی اساسی و استراتزیک باشد.

البته نکات دیگری هم‌چون عدالت اجتماعی که جزء اشتراکات این مجموعه است و بارها از سوی همه، در سخنرانی‌ها و همین‌طور در منشورها روی آن تاکید شده است، بحث‌هایی هست و برخی از افراد تاکنون نتوانسته‌اند توضیح بدهند که خواهان چه نوع سوسیالیسمی هستند. اما به نظر من، این هم مانعی برای وحدت نخواهد بود. زیرا مسائل زیادی در این زمینه برای این مجموعه روشن است و آن این‌که این ها آن «سوسیالیسم واقعا موجود» گذشته را نمی خواهند و از آن فاصله گرفته اند. یا سوسیال دمکراسی نوع اروپایی نیز که هرچند به لحاظ فلسفه‌ی سیاسی یا به لحاظ تئوریک و یا عمل‌کرد تاکنونی خیلی دست‌آوردها داشته  (که بسیاری از این دست‌آوردها کمک به زحمتکشان بوده)، اما آن سوسیالیسمی که مارکسیست ها یا لنینیست ها ی سابق و حتی سوسیالیست های واقعی می خواهند نبوده.

با توجه به این برخوردهای سلبی، امروز پیدا کردن پاسخ برای یک سوسیالیسم -حالا می خواهیم دمکراتیک بنامیم یا انسانی یا هر نوع سوسیالیسم دیگر- مشکل است. نه این که این مجموعه نمی تواند این کار را انجام دهد، ما شاهد چالش‌های بسیاری در میان اندیشمندان این عرصه هستیم که سه چهار ماه پیش شخصاً شاهد یکی از آ‌نها بودم که دویست نفر از چپ ها ی مارکسیست لنینیست در پاریس دور هم جمع شده بودند تا با هم فکری هم بتوانند راه کاری پیدا کنند و تزهایی ارائه کردند.

بنابراین موضوعی به این پیچیدگی و به این سختی که همه هم معترف هستند که به لحاظ اثباتی نمی توانند یک پیشنهاد مشترک روی میز بگذارند، باید از موضوع افتراق این مجموعه خارج باشد. بحث را باید باز گذاشت تا سازمان چپی که از این مجموعه متولد می شود، در پروسه‌ی مبارزاتی و در حرکت به جلو، به تدریج نظر مشترک را استخراج کند. این موضوعی جهانی است و باید در آن سطح به این مسئله پرداخته شود. اما این مجموعه باید به یک چیز متعهد باقی بماند و آن عدالت اجتماعی است. به این معنا که حداقل تلاش این باشد که در جامعه‌ی ما فاصله‌ی طبقاتی کم شود.

آیا شما در این دو روز کنفرانس شاهد این روحیه که از ان صحبت کردید، بودید؟

من شک ندارم که تمام شرکت کنندگان در این کنفرانس به کم کردن فاصله‌ی طبقاتی در جامعه اعتقاد دارند. اما فضای عمومی نشان داد که کم نیستند دوستانی که روی این موضوع تفاهم دارند که «سوسیالیسم» به عنوان یک شرط در برنامه‌ی این مجموعه گذاشته شود؛ سوسیالیسمی که خودشان هم معتقدند روشن نیست چه نوع سوسیالیسمی خواهد بود. با قید احتیاط که امیدوارم ناشی از بدبینی من باشد، باید بگویم برخی از این دوستان با وجود آن که می‌دانند امروز نمی‌توانند بیان کنند که چگونه سوسیالیسمی، اما (شاید کلمه‌ی مناسبی نباشد)، «لجوجانه» مصر هستند که در مجموعه باشد.

فضای عمومی به من این را نشان داد که کم نیستند کسانی که با هم تفاهم دارند و یک مقدار نیز با قید احتیاط که امیدوارم ناشی از حساسیت یا بدبینی بیش از حد من باشد که به رغم اینکه برخی از این دوستان می دانند که چگونه سوسیالیسمی که امکان ندارد بیان کنند چه هست، شاید کلمه مناسبی نباشد که من به کار می برم ، این دوستان لجوجانه مصر باشند که این در آن مجموعه باشد.

ارزیابی‌تان از این دو روز کنفرانس چیست؟ آیا این کنفرانس موفق عمل کرده است؟

به نظر من این که یک کاری انجام می شود و آدم ها هم‌دیگر را می بینند و با هم صحبت می کنند و نقطه نظرات متفاوتی را درمیان می گذارند امری مثبت است، ولی اگر بخواهیم از این منظر موضوع را بررسی کنیم که ظرف سه چهار سال گذشته این مجموعه کلی کار کرده، زحمت کشیده و اسنادی را آماده کرده و ارائه داده که آخرین آن همین هفت منشور است که منتشر شده، تصور من بر این است که به نسبت برنامه ای که داشتند و به نسبت کارهایی که انجام شده، این کنفرانس اضافه بوده و می توانست برگزار نشود. وقتی که اینجا صرف شد، می‌توانست صرف تدوام کارهایی که در حال انجامش هستند، بشود. می‌شد راه‌های دیگری پیدا کرد تا تدوین کنندگان منشور بیشتر با هم صحبت کنند و کنش‌گران وبقیه‌ی فعالین هم از طریق نوشتاری و یا استفاده از امکانات مجازی به آن‌ها بپردازند. بنابراین، این کنفرانس را اگر از منظر برنامه ای که داشتند نگاه کنم اضافه بود ولی به خودی خود به هر حال دور هم جمع شدن و صحبت کردن مثبت است.

شما که به عنوان علاقه مند وکنش‌گر در این پروژه شرکت دارید، فکر می کنید که نام حزب آینده یعنی انتخاب نام می تواند یکی از موارد اختلاف باشد؟ یا فکر می کنید که این مجموعه در کنگره‌ی مؤسسان بر این مشکل نیز فائق آید؟

من فکر می کنم که در امر سیاست همه چیز ایدئولوژی یا برنامه نیست. امروز علوم مختلف آن‌قدر در هم تنیده شده اند که برخی از مواقع علم پیسیکولوژی هم در سیاست مداخله می کند. من فکر می کنم اصولاً نام هر جریانی باید متناسب با مضمون آن جریان باشد. شکی نیست اگر یک حزب سیاسی قرار باشد که عدالت اجتماعی و دمکراسی را برقرار کند و مدافع نظام جمهوریت است، نام‌اش باید بیان‌گر مجموعه‌ی این چیزها باشد. بنابراین فکر می کنم علی الاصول نباید مشکلی را ایجاد کند. کسی را هم ندیدم (حتی زمانی که با افراد تک به تک هم صحبت کردم. معمولا افراد در برخوردهای فردی راخت تر از از در جمع بودن صحبت می کنند) که اصراری روی نام بخصوصی اصرار داشته باشد. اما از نظر پسیکولوژی، چگونگی بیان این قضیه و چگونگی برخورد با آن می تواند حس آدم ها را تغییر دهد. آدم ها را وادار به استفاده از یک سری نوستالژی ها یی بکند که خودشان هم منطقاً قبول دارند فاصله گرفتن از آن اشکالی ندارد. و یا برعکس. بنابراین هم آری هم نه؛ آری از این منظر که منطقی است و من امیدوارم که چنین شود (مجموعه بتواند بر مشکل نام فائق بیاید). و به نظر من، در شرایط کنونی غیرمنظقی است که بر سر نام افتراقی در حد جدایی ایجاد بشود. البته همان‌طور که گفتم، در این زمینه، نوع برخورد ما با هم‌دیگر به لحاظ پیسیکولوژی حائز اهمیت است و این‌که ما درجه‌ی مهربانی‌مان را چقدر ببریم بالا و درجه‌ی لجاجت خود را تا چه حد پایین بیاوریم.