منشور (مرامنامه) گرایش سیاسی – اقتصادی رادیکال در تشکل بزرگ چپ / آ.مهرنیک، م. مقصودی

منشور (مرامنامه)
گرایش سیاسی – اقتصادی رادیکال در تشکل بزرگ چپ
این منشور(مرامنامه) چکیده ای است از دیدگاه نظری گرایش سیاسی –اقتصادی رادیکال که جهت زمینه یابی همگرایی و تشکل یابی بزرگ چپ، منتشر می گردد.
هم اینک چندین منشور در رابطه با پروژه ایجاد تشکل بزرگ چپ تدوین و انتشار گردیده اند. منشورها بیش از آنکه شناختی از مواضع تدوین کنندگانشان ارائه بدهند، همچون طرح هائی ارائه می گردند که باید چتر نظری و برنامه ای برای کل تشکل بزرگ چپ را شوند. واضح است که درموقعیت کنونی چپ در ایران، ممکن نیست که بتوان منشور واحدی را به “همه” قبولاند و برای حتی مدت کوتاهی “همه ” را بر اساس یک نظم فکری کم و یا بیش معین در ارتباط با ثبات، قرار داد.
تاکید ما براین است بجای آنکه برای “همگی” منشور بنویسیم، برای معرفی گرایش و نظرگاهی مشخص در تشکل بزرگ چپ، منشور نوشته شود و آنگاه با شناختی که همگان از گرایشات و نظرگاه های مدون و معین یکدیگر بدست می آورند، اتحاد و همکاری و مبارزه مشترک براساس امضاء توافق های برنامه ای کوتاه و بلند مدت پیش برده شود.
در این راستا، اصول اساسی و مهمترین پایه های نظری را که راهنمای برنامه و حرکت وعمل گرایش سیاسی ـ اقتصادی رادیکال بشمار می آیند، انتشار می دهیم:

۱- تئوری سوسیالیسم علمی ومشارکتی، اساس و پایه نظری مبارزه سیاسی و طبقاتی ما است. ما سوسیالیسم علمی و مشارکتی را علم مبارزه برای ساختمان چنان جامعه ای می دانیم که:
ـ بر مالکیت اجتماعی وسایل تولید و منابع ثروت ملی و برنامه ریزی اقتصادی ـ اجتماعی غیر متمرکز و مردم گرا به رهبری کارگران متحد با زحمتکشان شهر و روستا استوار است؛
ـ انسان و شرایط مادی زندگی و رفاه او و رشد و بالندگی استعدادها و فرهنگ و اخلاق او و خلاقیت وارزش آفرینی او را در مرکز توجه سیاست قرار می دهد؛
ـ نیروی کار فکری و جسمی هرانسان را منشاء ثروت او می داند؛
ـ مشارکت مستقیم مردم در تصمیم های کلان حکومتی را از طریق گفتگوهای آشکار و شفاف سازی مصلحت عمومی و نهایتا تمایل و رای آنها تامین می سازد.
سوسیالیسم مشارکتی راه را برای شیوه های تصمیم گیری غیر متمرکز در واحد های کوچکتر ایالتی، شهر و روستا و واحد های خودگردان باز می کند که نهایتا به غیر متمرکز شدن سیاست و اقتصاد می انجامد.
۲- اقتصاد سرمایه داری رانت خوار و دلال و فاسد که بر پایه چپاول درآمد نفت و سیاست های خصوصی سازی ، بانکی و مالی در ایران برپا شده است، مبنای اختلاف شدید طبقاتی و تقسیم ناعادلانه ثروت، بیکاری، فقرو تورم و نا امنی و جرائم فزاینده است. ما ازاقتصادی مبتنی بر کار مولد، تولید صنعتی و کشاورزی، مالکیت اجتماعی و تعاونی، محافظت و امنیت نیروی کار و نقش روزافزون کارگران و زحمتکشان در برنامه ریزی و کنترل تولید حمایت می کنیم. ما مخالف سیاست گذاری و قدرت یابی بانک دارها ، دلالان بورس سهام و سرمایه داران وابسته به بازارسرمایه جهانی و خروج ثروت به خارج از کشور هستیم.

۳- آماج نخست ما دموکراسی مشارکتی است. یعنی آنچنان نظام سیاسی که به اکثریت بزرگ مردم امکان واقعی مشارکت در قدرت سیاسی می دهد. این مهم می تواند از طریق اشکال مختلف ابتکارات مردمی و یا همه پرسی ها و مشورت های دست جمعی به اجرا درآید. گام نخست در راهبرد دموکراسی مشارکتی افزایش سطح آگاهی های اجتماعی و افزایش سطح فرهنگ دموکراتیک در بین توده های مردم است. ایجاد نهادهای دمکراتیک و مردمی در محیط های کار و زندگی با هدف نظارت بر مدیریت ها و یا نهاد های اجرائی دولتی، پای فشاری بر حق دسترسی مردم به رسانه ها و آمار و داده های اجتماعی، تامین و استقلال مالی نهاد های مدنی و دسترسی به منابع مالی عمومی و مشارکت در سیاست گذاری ها و قانون گذاری های اقتصادی و اجتماعی، به شکل گیری و استحکام دمکراسی مشارکتی می انجامد. بدین ترتیب بر افزایش سطح سرمایه های اجتماعی در جهت رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی افزوده می شود.
۴- جنبش های اجتماعی اشکال گوناگون مشارکت شهروندان در بیان خواست ها و مطالبات، اعتراض به وضع موجود است. نهاد های مدنی مجمع های خودگردانی هستند از شهروندان که درعرصه های متنوع سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی، رسانه ای، فرهنگی، هنری، ورزش و… اعلام واعمال نظر و اراده می کنند.
ما خواهان شرکت فعال در تشکل های مردمی و حمایت همه جانبه از جنبش های اجتماعی و روند شکل گیری جامعه مدنی و حضور و مشارکت موثر در تصمیم گیری ها و رهبری این نهادهای مدنی هستیم.
جنبش آزادی خواهی، جنبش انتخابات آزاد و عادلانه، جنبش کارگران ، جنبش ملیت ها، جنبش فعالان حقوق بشر، جنبش زنان، جنبش زحمتکشان (کشاورزان،معلمان، پرستاران و …)، جنبش فعالان محیط زیست، جنبش صلح، جنبش روشنفکران و هنرمندان، جنبش نواندیشی دینی، جنبش اطلاع رسانی و رسانه ای، جنبش دانشجویان و جوانان و… مهمترین حرکت های جنبشی مردم در ایران امروز هستند.
۵- تاکید ما بر انترناسیونالیسم کارگری به مثابه اساس راه حل مسئله ملی در داخل کشور و رابطه برابر ودوستانه و هم یاری و مشارکت و تقسیم عادلانه ثروت ملی کشور مابین ملیت ها و خلق های ساکن ایران است.ناسیونالیسم قومی قادر به حل مسئله ملی در ایران نیست و رفاه و آزادی و برابری را برای زحمتکشان خلق های ایران به همراه ندارد.
انترناسیونالیسم کارگری همچنین برای ما، به معنای حمایت متقابل از مبارزه کارگران و زحمتکشان همه کشورها برای بالا بردن رفاه و عدالت اجتماعی و مبارزه با سرمایه داری چپاول گر جهانی است.
همبستگی بین المللی، هم اندیشی، عمل، همکاری و مبارزه مشترک با سازمان ها و احزاب مترقی، چپ ، سوسیالیست و کمونیست در سراسر جهان و نیز در منطقه خاورمیانه و نزدیک و آسیای میانه و نیز همراهی با جنبش های مردمی آزادی خواه، صلح دوست و مدافع حقوق بشر است.

۶- سیاست صلح و پرهیز از خشونت و پیش بینی و پیش گیری از جنگ و تعرض مسلحانه چه در داخل کشور وچه در سطح منطقه و جهان، از محورهای اصلی سیاست ها و موضع گیری ما است.
مبارزه طبقاتی که بشدت در کشور جریان دارد را باید بگونه ای رهبری کرد و پیش برد تا کمترین زیان انسانی و مادی ممکن به زحمتکشان و میهن وارد آید.
در سیاست خارجی، دیپلماسی و احترام متقابل و امتناع از بکار بردن زبان تهدید و توهین، بن مایه و پایه روابط با دیگر کشورهای عضو سازمان ملل متحد باید باشد. در شرایط امروز جهان باید با حفظ انتقاد، بر قوانین و مقاوله نامه های بین المللی، نقش سازمان ملل و شورای امنیت درحل اختلافات و درگیری ها و تشنج زدائی بین المللی تاکید نمود. به اعتقاد ما دکترین های نظامی و دفاعی و امنیتی کشور باید بر اساس حُسن همجواری ، دوری از تهدید و دخالت سیاسی و نظامی در امور داخلی همسایگان و دیگر کشورها ، پیمان های دفاع و امنیت جمعی منطقه ای ، بازدارندگی و آمادگی کامل دفاع از کشور در برابر خرابکاری های سایبری و جاسوسی ماهواره ای و حملات موشکی و پهباد ها و تجاوزات هوائی، دریائی و زمینی دشمنان و قدرت های فرامنطقه ای متجاوز باشد.
۷ـ ایران در منطقه بسیار مهم جغرافیائی و محل تقابل و درگیری قدرت های بزرگ جهانی قرار دارد. نمایندگان سیاسی امپریالیست ها در طی دهه ها بکرات بر روی آنچه “منافع حیاتی” شان در خلیج فارس می نامند، تاکید کرده اند. امپریالیست های میلیتاریست و نظامی گرا بیش از ۶۵ سال است که منطقه خاورمیانه را در شرایط بحرانی و جنگ های نوبتی نگه داشته اند و بیشترین میزان اسلحه را در این منطقه به فروش رسانده اند. کارتل های نفتی وصدها میلیارد دلار نفتی و ارتجاعی ترین و سیاه ترین نیروها و سازمان های منطقه ، پشتیبان و کمک رسان و تدارکچی سیاست های امپریالیستی هستند. تصمیمات و روی کردهای بلند و کوتاه مدت و طرح های امپریالیست های اروپائی و آمریکائی در منطقه، مستقیما یکی از پارامترهای مهم تاثیر گذار در سرنوشت و آینده ایران است . ما براین باوریم که بدون شناخت دقیق ازماهیت تجاوزگرانه و سلطه طلبانه امپریالیست ها و راهبردهای جهانی سازی امپریالیستی و سازمان های بین المللی تحت نفوذ و رهبری آنها از جمله سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی و صندوق بین الملی پول و بحران های اقتصادی و مالی ادواری در کشورهای صنعتی، نمی توان به راهکاری بلند مدت و با ثباتی برای تنظیم رابطه صحیح و هوشمندانه با کشورهای اروپائی، آسیائی، آفریقائی، آمریکا و آمریکای لاتین دست یافت که رشد و توسعه سیاسی و اقتصادی کشور را تضمین نماید .

آ.مهرنیک، م. مقصودی


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>