مراجعه به اغلب کتابهای درسی مقدماتی راجع به علم سیاست، تعریف و تمایز ابتدائی و ساده شده ای از «چپ» و «راست» به دست میدهد: درهر جامعه انسانی، در یک سوی مبارزه سیاسی جاری، کسانی قرار دارند که از نظام اجتماعی موجود «ناراضی» و بنابراین، خواهان تغییر آن هستند و در سوی مقابل کسانی قرار دارند که از آن نظام «راضی» و بنابراین خواستار حفظ آن هستند. دسته اول، «چپ» و دسته دوم «راست» را تشکیل میدهند. در ادامه همین تعریف مقدماتی، در میان چپها آنهائی که خواهان تغییر دفعی و یکباره نظام موجود و جایگزینی آن به وسیله یک نظام نوین هستند، «چپ انقلابی» نامیده می شوند و آنهائی که در پی تغییر تدریجی و گام به گام آن هستند، چپ «رفرمیست» نام می گیرند. و دربین راستها هم، کسانی که مخالف هرگونه تغییر و اصلاح در نظام حاکم هستند، «راست افراطی» و کسانی که به منظور حفظ نظام، اصلاحاتی را در آن می پذیرند، «راست میانه رو» خوانده می شوند (۱). اما چنان که خواهد آمد، موضوع تعریف «چپ» و تفکیک آن از «راست»، صرفأ در تقابل میان «ناراضیان» و «راضیان» خلاصه نمی شود، بلکه بسیاری از مقولات و مسائل فلسفی و ایدئولوژیک، سیاسی و اقتصادی، طبقاتی و جامعه شناختی، فرهنگی و اخلاقی و همچنین تحولات و سنتهای تاریخی در این باره دخیل و مطرح بوده و هستند. ادامه خواندن Continue reading
وحدت چپ؟ کدام چپ؟ / محمود بهنام
پاسخ دادن