کدام چپ ؟ کدام سوسیالیسم؟ – بخش دوم و آخر / منوچهر مقصودنیا

” امروزوجود تشکل بزرگ چپ برای دفاع از آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم و حمایت از منافع و مطالبات کارگران و مزدبگیران کشور به یک امر ضرور تبدیل شده است. چپ پراکنده نمی تواند به این ضرورت پاسخ گوید. ما نیازمند چپی هستیم که امر آزادی وعدالت اجتماعی را به هم پیوند دهد، از حقوق بشر دفاع کند و این باور را اشاعه دهد که سوسیالیسم بدون دمکراسی شدنی نیست.” ادامه خواندن Continue reading


مبارزه با پرچم رهائی از ایدئولوژیها (۲) / (کدام چپ؟کدام سوسیالیست؟) بخش دوم/احسان دهکردی

پی گیری اندیشه مارکس بدلیل سیر اندیشه ای است که خود را در تقابل با مناسبات سرمایه داری تعریف می کند و دلایل منطقی خود را دارد، در همین راستا تحقق سوسیالیزم را به عنوان آلترناتیو مناسبات جاری مطرح می کند. ادامه خواندن Continue reading


چپ در میان مهندسی اجتماعی و نمایندگی اجتماعی / آ. ئاواره

در ناخودآگاه نیروهای چپ مفروض بود که علم در شناسایی و تبیین سیاستهای نیروهای پیشرو اجتماعی نقش اساسی دارد و بنیاد تصمیمات ما، نه از نیاز و هستی اجتماعی امروزین ما، بل از معقولات و معلومات آبستراکته شده در درون ایدئولوژی طبقه کارگر که همزمان قانون علمی نیز می باشد قابل استخراج است، ادامه خواندن Continue reading


جایگاه جنبش چپ در اپوزیسیون دمکراتیک/ فرامرز دادور

از منظر چپ دمکرات ایجاد یک ساختار سیاسیِ دمکراتیک و سکولار برای پیشرفت در راستای برابری و عدالت اقتصادی حیاتی است. شکلگیری یک جامعهِ انسانی و عاری از استثمارِ اقتصادی و ستمهای اجتماعی در گرو انجام انقلاب دمکراتیک و استقرارِ آزادیهای مدنی بوده، به وجود سطحی از آگاهی سیاسی/اجتماعی و تجربه در تشکلیابیهای دمکراتیک در میان توده های مردم نیازمند است. ادامه خواندن Continue reading


به مناسبت کنفرانس پروژه ی وحدت چپ/ چپ رهایی‌خواه/ شیدان وثیق

 باید به گسستی رادیکال فکر کرد. گسستی برآمده از مبارزه، از فرهنگ نافرمانی، از شورش، از دوستی

و از بحث آزاد. با به زیر پرسش بردن رادیکال، آن گونه  که به ریشه ی چیزها پردازد. آندره گرز*

  جستار کنونی، سهمیه ای دیگر بر مباحث نظری پیرامون پروژه ی وحدت چپ است. فعالین این پروژه، به منظور پیشبرد آن، کنفرانسی را در پایان ماه جاری با تم اصلی کدام سوسیالیسم و کدام چپ برگزار خواهند کرد. بدین مناسبت، گفتار زیر تلاشی است در جهت ارایه تعریفی از چپِ دیگر که «چپِ رهایی‌خواه» می نامیم در ویژگی های اصلی اش. ادامه خواندن Continue reading


مبارزه با پرچم رهائی از ایدئولوژیها (۱) /احسان دهکردی

(کدام چپ؟کدام سوسیالیست؟)

شکل گیری “ایدئولوژی طبقه کارگر”

اندیشه چپ اندیشه شکل گرفته در دوران سرمایه داری و گرایش رادیکالی است که خود را در مخالفت با مناسبات سرمایه داری تعریف می کند.

مبارزات سیاسی چپها با انگیزه هاو خواسته ها از زوایای مختلفی قابل بررسی است. چه اکونومیستها، سندیکالیستها، پرودونیستها، آنارشیستها، سوسیالیستهای تخیلی، فئودال سوسیالیستها و… همه به نوعی با مناسبات سرمایه داری درگیر بودند، ولی هریک منافع خود را با طرح خواسته هائی مطرح می کردندکه به نوعی یا با مناسبات گذشته فئودالی گره خورده بود یا در چارچوبه مناسبات سرمایه داری قابل تحقق بود، حتی آنارشیستها نیز در مخالفت با نظام سرمایه داری روشهائی را تبلیغ و هدف مبارزه خود قرار می دادند که در عمل نمی توانست متحقق کننده برآمدی نو، مناسباتی نو و آلترناتیوی دیگر غیر از مناسبات سرمایه داری باشد. ادامه خواندن Continue reading


کدام چپ ؟ کدام سوسیالیسم؟ (بخش اول) / منوچهر مقصودنیا

” امروزوجود تشکل بزرگ چپ برای دفاع از آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم و حمایت از منافع و مطالبات کارگران و مزدبگیران کشور به یک امر ضرور تبدیل شده است.چپ پراکنده نمی تواند به این ضرورت پاسخ گوید. ما نیازمند چپی هستیم که امر آزادی و عدالت اجتماعی را به هم پیوند دهد، از حقوق بشر دفاع کند و این باور را اشاعه دهد که سوسیالیسم بدون دمکراسی شدنی نیست.” ادامه خواندن Continue reading


مسائل نظری چپ (٣) / سرمایه داری معاصر، انقلاب و یا انتقال، بازار و برنامه ریزی متمرکز / بهروز خلیق

 سرمایه داری نظام گسترش یابنده است هم از لحاظ درونی و هم بیرونی. کارل مارکس بدرستی براین نکته تاکید می کرد که سرمایه داری هم در درون رشد می کند و هم به مناطق دیگر دست می اندازد. ادامه خواندن Continue reading


باز هم در باره چپ و در باره وحدت و اتحاد چپ (۲) / بهزاد کریمی

۱) چندی پیش در مطلبی با تیتر “کدام چپ” که در پایان این نوشته آدرس آن را آورده‌ام، حاصل فهم و تجربه خودم در باره کدامین چپ را گفتم که در بخش دوم همین نوشته، مجدداً نکاتی را در تکمیل آن یاد آور خواهم شد.
اما در مقدمه آن مطلب ابتدا بر روی نکته‌ایی تاکید کردم که اکنون می خواهم بر آن درنگ باز هم بیشتری داشته باشم. علت نیز، از یکسو جدی تر شدن تلاش برای وحدت چپ است و از دیگر سو، همچنان پرسش برانگیز بودن چشم انداز و هدف از آن.
۲) خوشبختانه در میان این اراده کنندگان برای وحدت چپ، کسی را سراغ ندارم که چنین وحدتی را در صورت کامیاب شدنش، اساس حزب چپ بزرگ ایران تلقی کند. یعنی بر این تصور باشد که وحدت حاصله می خواهد و می تواند جنبه “مادر” به خود بگیرد و با جا دادن دیگر جریان‌های چپ موجود در دل خود، از هم این طریق نیز منبسط شود! این جمع اراده کرده را، آن اندازه تجربه هست که بداند در موقعیت کنونی چپ ایران، هیچ تک جریان و یا هیچ وحدتی از چند جریان نمی تواند چنین نقش و رسالتی را ایفاء کند. اصولاً فهم اینکه چپ نیز متکثر است و باید هم متکثر باشد و بماند، خود یک تکامل جدی در چپی بوده است که شوربختانه هر شاخه آن خود را “نماینده طبقه کارگر” می دانست و یا که حزب “طراز نوین” و یا “پیشاهنگ” می نامید و دیگران را پس آهنگ و بدآهنگ؛ و هنوز هم بخش‌هایی از آن، از چنین خود پنداری‌هایی رها نیستند! ادامه خواندن Continue reading


چشم انداز استراتژیک اصلاحات و گذار دموکراتیک در ایران/احمد هاشمی/بخش نخست

مقدمه

جنبش سبز ایران هرچند در دستیابی به اهداف خود شکست خورد و دچار بن بست سیاسی گردید ، اما تاثیرات ژرفی در سیمای سیاسی- اجتماعی ایران برجای گذاشت. یکی از این تاثیرات ژرف برآمد عدم ” مشروعیت بنیادی”  جمهوری اسلامی در ایران است. ادامه خواندن Continue reading