

متن کوتاه زیر را به مناسبت «کنفرانس برای شکلدهی تشکل بزرگ چپ» در ۴ فوریه ۲۰۱۲ در کلن تهیه کرده بودم که فرصتِ طرح آن را نیافتم. اکنون، با انتشار فراخوان برای مشارکت در روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ و آغاز فرایند گقتگوها برای شکلدهی وحدت نیروها و فعالان وفادار به چپ سوسیالیستی و ایدهی رهایی، این گفتار ناخوانده را با اصلاحات و تغییرات و اضافاتی در اختیار تارنمایی که بدین منظور ایجاد شده است قرار میدهم، با این امید که سهمیهای تأملبرانگیز در این راه به شمار رود. ادامه خواندن Continue reading
سخن ناروائی نیست اگر گفته شود که چپ ایران علیرغم فداکاریها و قربانیان زیاد، و البته پاره ای دستاوردها، در طی یک قرن گذشته در عرصه سیاست ایران آنچنان تأثیر مثبتی نداشته است. این چپ در مواردی دچار اشتباهات استراتژیک شده و اکنون نیز بصورت اردوگاهی نامتجانس و پراکنده عملاً نه تنها در رهبری جنبش آزادیبخش مردم ایران قرار ندارد، بلکه کاملاً توسط نحله های دیگر سیاسی تحت الشعاع قرار گرفته است. به باور من عامل اصلی نابسامانی اردوگاه چپ عدم ارزیابی صحیح از شکست ایدئولوژیک تاریخی آنست. ادامه خواندن Continue reading
شکی در این نیست که چپ در ایران و جهان در بحران به سر می برد برای آسیب شناسی این بحران باید پاسخ مناسبی برای این سوال ها پیدا نمود:
نقاط ضعف چپ ها چه بوده و کدامیک از آنها هنوزبه قوت خود باقی است؟
نقاط قوت چپ ها چه بوده و کدامیک از آنها در شرایط کنونی اعتبار خود را حفظ نموده اند؟
این سوال امروزه چه کسی چپ تلقی می شود ؟ سوالی است که پاسخ به آن در عین سادگی بسیار دشوار است.
پاسخ ساده آن این است کسی که به زندگی بهتر برای همه تا آنجا که ممکن است، برابری مردم و زندگی عادلانه برای همه ، اعتقاد دارد چپ است. اما پیچیدگی و بغرنجی سیٔوال در این است که چگونه می شود همه آنها را محقق نمود؟ ادامه خواندن Continue reading
اگر بتوانیم خود را از «گفتمان من» نجات دهیم و یا دست کم آن را تا حدودی تعدیل و تضعیف کنیم، آن گاه در خواهیم یافت که «گفتمان مشترک» بین ما چپ ها بیش از آن است که غالبا به آن توجه می کنیم. در اینجا من «گفتمان کلان» یا همان «گفتمان سوسیالیستی» را مدنظر دارم. نباید تاکتیک های معین و روزانه و یا حتی میان مدت سیاسی را با این گفتمان کلان یکی کرد
«افول گفتمان چپ» در کشور ما و در سطح جهانی امری واقع شده و مورد توافق است که احتیاج به بحث ندارد. آن چه احتیاج به گفتگو پیرامون آن هست، چگونگی برخورد ما با شکست ها و ناکامی های چپ در چند دهه ی اخیر است که می تواند راه ما را برای آینده تا حدودی روشن کند.
در این زمینه چند نوع برخورد و جریان قابل ملاحظه است. ادامه خواندن Continue reading
حدود یک سالِ پیش در گفتگویی خصوصی با دوستی از چپی های قدیم به ایشان گفتم که «گفتمانِ چپ» (Discourse of the Left)، علی رغمِ تمامِ پتانسیل های مثبتِ آن، مدتهاست که در عرصه سیاسی/اجتماعیِ ایران به محاق رفته، و بدین ترتیب جامعه را از مزایای ممکنِ خود محروم کرده – که به نظر من یکی از دلایلِ اصلیِ وضعیتِ نا-به-سامانِ حاضر در مملکتِ ایران می باشد؛ فلذا باید این گفتمان را در ایران «نو» کرد. از قضا ایشان هم با من موافق بود و از این پیشنهاد استقبال کرد. با این وجود، این اشتیاقِ ما به تلاش برای نو کردنِ گفتمانِ چپ در ایران در حدِ همان موافقت مان در جریانِ آن گفتگوی خصوصی باقی ماند؛ چرا که در سالی که در پی آمد بنده به ناگزیر درگیرِ مسائلِ دیگری در صحنه سیاسیِ ایران شدم که مرا از تمرکز بر روی گفتمانِ چپ بازداشت، و به قول سعدی: «دریغا که مشغولِ باطل شدیم/ز حق دور ماندیم و غافل شدیم!» ادامه خواندن Continue reading
موضوع این یادداشت دعوت به مطالعه تجربه ی کشور برزیل برای یافتن راهبردهای توسعه ی اجتماعی و سیاسی کشور خودمان است. چرا که گذشته از نقاط ضعفی که بیشک در آن وجود دارد، اکنون برزیل مشخصات پایهی یگ الگوی توسعه ای را- از وجوه مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی – در مقایسه با دیگر کشورهای جهان دارد. چرا که میدانیم برزیل در زمان بحران اقتصادی کنونی جهانی بیشترین رشد اقتصادی را داشته و اکنون در کنار چین و هند جزو قدرتهای درجه اول اقتصادی جهان محسوب میشود. از سوی دیگر، از لحاظ اجتماعی نیز توانسته مقولات نوینی رامانند «حق به شهر» به حقوق اجتماعی خود در قانون اساسی بیفزاید. همچنین میتوان به معرفی شهر سبز «کوریچیبا» اشاره کرد و یا ساماندهی و تواناسازی سکونت گاه های غیر رسمی در چارچوب «بودجهریزی مشارکتی»، که همگی مانند حق به شهر در اسناد سازمانهای بین المللی الگوبرداری شده است، ادامه خواندن Continue reading
تلاش سازمان اتحاد فداییان برای گشودن باب مباحثی درباره جایگاه چپ در جامعه و سیاست ایران، با ارزش است. شما پرسشهایی در دو دسته طرح کرده اید که من ترجیح می دهم به برخی از پرسشهای دسته نخست پیرامون گفتمان چپ بپردازم. از نظر من این بحث مقدم است بر دسته دیگر پرسش ها که به راه حل های عملی غلبه بر پراکندگی سازمانی چپ ایران مربوط می شود. پراکندگی سازمانی، معلول ناروشنی چهره چپ است. ادامه خواندن Continue reading